شرح الرضی علی الکافیة (کتاب)«شرح الرضی علی الکافیة»، اثر محمد بن حسن استرآبادی معروف به شیخ رضی، شرح غیر مزجی «الکافیة» ابن حاجب است. فهرست مندرجات۱.۱ - دیدگاه سیوطی ۲ - ساختار ۳ - مزیت ۴ - شیوه ۵ - نمونهای از استشهادات ۵.۱ - أ. شواهد قرآنی ۵.۱.۱ - اول ۵.۱.۲ - دوم ۵.۲ - ب. شواهد شعری ۵.۲.۱ - شعرای جاهلی ۵.۲.۲ - شعرای مخضرمی ۵.۲.۳ - شعرای اسلامی ۵.۲.۴ - شعرای مولدین ۵.۳ - ج. احادیث نبوی ۵.۴ - د. اقوال فصحاء ۶ - برخی کتب اثرپذیر ۶.۱ - اول ۶.۲ - دوم ۶.۳ - سوم ۷ - وضعیت کتاب ۸ - پانویس ۹ - منبع ۱ - معرفی اجمالی«شرح الرضی علی الکافیة»، اثر محمد بن حسن استرآبادی معروف به شیخ رضی، شرح غیر مزجی «الکافیة» ابن حاجب میباشد که به زبان عربی و حدودا در اواخر قرن هفتم هجری نوشته شده است. کتاب حاضر، اثری عظیم و بااهمیت میباشد که بسیاری از مسائل نحوی را با اسلوبی سهل و بسیط، در خود جای داده و مورد استقبال و استفاده بسیاری از علمای عرب و عجم بوده است. [۱]
شرح الرضی علی الکافیة، محمد بن حسن استرآبادی، متن کتاب.
۱.۱ - دیدگاه سیوطیسیوطی درباره این کتاب، معتقد است که هیچ شرحی بر کافیه و نیز در غالب کتبی نحوی، از لحاظ جمع، تحقیق و حسن تعلیل، مانند این اثر نوشته نشده است. ۲ - ساختارکتاب، در چهار جلد، در دو بخش کلی عرضه شده است؛ بهگونهای که بخش اول، مشتمل بر بیست و چهار موضوع کلی بوده و بخش دوم نیز سی و شش موضوع اصلی را در خود جای داده و موضوعات فرعی دیگر، حول آنها قرار گرفته است. برخی از این موضوعات اصلی، عبارتند از: کلمه و اقسام آن، کلام، معرب و مبنی، غیر منصرف، عدل، تأنیث، جمع، وزن الفعل، مرفوعات، تنازع، مبتدا و خبر، منصوبات، منادی، ترخیم، مندوب، مجرورات، توابع، ضمایر، اسم اشاره ، موصول ، اسماء افعال، اصوات، مرکبات، کنایات، ظروف، نکره، مبحث عدد، مذکر و مؤنث، مثنی و جمع، مصدر، اسم فاعل ، اسم مفعول ، صفت مشبهه، اسم تفضیل ، انواع فعل از لحاظ زمان، فعل مجهول ، متعدی و لازم، افعال قلوب، افعال ناقصه، افعال مقاربه، فعل تعجب، افعال مدح و ذم و انواع حروف که عبارتند از: جر، مشبه بالفعل، عطف، تنبیه، ایجاب، زائده، تفسیر، مصدریه، تخصیص، توقع، استفهام، شرط، ردع، تأنیث، تنوین، نون تأکید و استطراد. ۳ - مزیتبر کافیه ابن حاجب، شرحهای متعددی نوشته شده است؛ اما امتیاز شرح حاضر، به استقلال رأی و حریت فکر نویسنده آن میباشد؛ زیرا وی بر مذهب نحوی خاصی متمرکز نگردیده است؛ هرچند غالباً به مذهب بصریون تمایل داشته و تمجید بسیاری از سیبویه و آثار وی کرده است، اما در مواردی نیز آراء کوفیون را نقل و از آنها دفاع کرده است، اما نکته حایز اهمیت این است که وی پس از نقل اقوال قدما و نقد آنها، در بعضی موارد، رأی منحصربهفردی داشته است؛ با اینکه در مواردی نیز اقوال دیگر را نقل و شدیداً از آنها دفاع کرده است. [۲]
«شرح الرضی علی کافیة ابن حاجب و اثره فی الدراسات النحویة اللاحقة»، یاسین، نبهان.
شریف جرجانی ، از علمای قرن هفتم هجری، ضمن اشاره به ارزش این اثر، تعلیقی بر آن نگاشته و در برخی مسائل، به مناقشه با نویسنده یا تصحیح عبارات وی پرداخته است. ۴ - شیوهشیوه شرح بدین گونه است که در ابتدا، کلام ابن حاجب با عنوان «قال ابن حاجب» آمده و سپس شرح شیخ رضی، تحت عنوان «قال الرضی» ذیل آن قرار گرفته است؛ همچنین در تشریح مباحث، تکتک کلمات ابن حاجب داخل پرانتز قرار گرفته و توضیحات شارح پیرامون آن کلمات و کل مطلب، در ادامه آمده است. ۵ - نمونهای از استشهاداتنویسنده در شرح حاضر، از شواهد قرآنی، روایات نبوی، عبارات و فرمایشات امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهج البلاغه، اشعار شعرای معروف عرب و کلمات فصحاء، استفاده بسیاری کرده است که به بررسی کوتاهی از این استشهادات پرداخته میشود: ۵.۱ - أ. شواهد قرآنیمجموعا حدود هزار و چهار آیه مورد استشهاد نویسنده قرار گرفته است و میتوان گفت استفاده از شواهد قرآنی در این شرح نسبت به سایر شواهد، مرتبه نخست را به خود اختصاص داده است. نویسنده در اکثر موارد، تمام آیه را ذکر و سپس به شاهد مورد نظر خویش اشاره کرده است. اکثر آیات مورد استفاده، طبق قرائت متواتر و معروف قرّاء سبعه میباشد؛ البته این بدان معنی نیست که نویسنده از قرائات غیر معروف و شاذ نیز غافل بوده است؛ بهعنوان مثال، از جمله مواردی که وی از قرائت شاذ استفاده نموده، عبارت است از: ۵.۱.۱ - اولآیه ۳۱ سوره یوسف : «حاشا لله»؛ در اینجا «حاشا» بهمنزله آن دسته از مصادری قرار گرفته که دو نوع استعمال از آنها جایز است: مصدریه و اسم فعل مانند: «روید زیداً، روید زیدٍ» و «بله زیداً، بله زیدٍ». ۵.۱.۲ - دوماستشهاد به دخول« لام» بر خبر «أن» در قرائت شاذ آیه ۴۲ سوره انفال «و أن الله لسمیعٌ علیمٌ» و... ۵.۲ - ب. شواهد شعریاکثر نحات، اهتمام خاصی به استشهاد به شعرای عرب، بهخاطر فصاحت کلام و مصون از تحریف بودن زبان ایشان داشتهاند، اما در این میان، نویسنده، توجه ویژهای به این امر نموده است، بهطوری که پس از آیات قرآنی، استشهاد به شعرای عرب، دومین مرتبه را به خود اختصاص داده است؛ بهگونهای که مجموعا، «۹۵۷» مورد استشهاد به اشعار صورت گرفته که در این میان، شصت و چهار مورد، بهصورت صریح، به شعرای جاهلی، مخضرمی (شاعری که جاهلیت و اسلام را دریافته باشد ـ لغتنامه دهخدا)، [۳]
لغتنامه دهخدا.
اسلامی و مولدین (شاعران عرب که در اسلام متولد شدهاند، نه در دوره جاهلیت ـ شاعران پس از مخضرمین و پیش از محدثین ـ لغتنامه دهخدا) [۴]
لغتنامه دهخدا.
منسوب گردیده است که عبارتند از:۵.۲.۱ - شعرای جاهلیاسود بن یعفر، طفیل الغنوی، عنترة بن شداد، حاتم الطائی، امرؤالقیس، المتلمس، الاعشی، الخرنق. مجموعه اشعاری که از این گروه مورد استشهاد قرار گرفته است، شانزده بیت میباشد که بیشترین تعداد، از آن امرؤالقیس، با شش مرتبه استشهاد و الاعشی، با سه مرتبه است. ۵.۲.۲ - شعرای مخضرمیکعیب بن زهیر، حسان بن ثابت انصاری، لبید بن ربیعه، الحطیئه (جرول بن اوس)، الخنساء، ابوذؤیب الهذلی، النابغة الجعدی. مجموعه شواهد این گروه نیز به شانزده بیت میرسد که در این میان، حسان بن ثابت با شش مرتبه، جایگاه نخست را به خود اختصاص داده و پس از او، لبید بن ربیعه، چهار مرتبه و نابغه، دو مرتبه، مورد استشهاد، قرار گرفتهاند. ۵.۲.۳ - شعرای اسلامیذو الرمه، الاخطل التغلبی (غیاث بن غوث)، فرزدق، عمر بن ابیربیعه، جریر، کمیت بن زیاد اسدی، راعی نمیری، حجاج و رؤبة بن حجاج. مجموعه ابیات این گروه، بیست و چهار بیت است که جایگاه نخست، از آن ذو الرمه با هشت مرتبه استشهاد (که بیشترین تعداد در مراتب استشهاد نحوی به این شاعر است)، میباشد. ۵.۲.۴ - شعرای مولدینالمتنبی با پنج مرتبه استشهاد، ابوتمام و ابن درید، هرکدام با یک مرتبه. ۵.۳ - ج. احادیث نبویمسئله استشهاد به احادیث، از موارد اختلافی میان علما میباشد که در این بین، نویسنده از جمله موافقین بوده و مجموعا چهل و یک روایت از احادیث نبوی را مورد استشهاد قرار داده است. با توجه به اینکه در این کتاب، تعداد روایات، از آیات و اشعار مورد استشهاد قرار گرفته، کمتر میباشد، اما با این حال، نویسنده در میان علمایی همچون سیبویه و مبرد، بالاترین جایگاه استشهاد به روایات را به خود اختصاص داده است؛ زیرا تعداد روایاتی که ایشان مورد استشهاد قرار دادهاند، از تعداد انگشتان دست فراتر نمیرود. ۵.۴ - د. اقوال فصحاءاستشهاد به اقوال فصحای عرب، در مقایسه با موارد قبلی، بسیار اندک میباشد؛ زیرا نویسنده، تنها در یازده مورد از کلام ایشان، سود برده است. ۶ - برخی کتب اثرپذیراین کتاب، تأثیر بسزایی در آثار پس از خود گذاشته است که از جمله آنها، میتوان به کتب زیر اشاره کرد: ۶.۱ - اولکتاب «حاشیة الصبان علی شرح الأشمونی علی الفیة ابن مالک»: از جمله در مواضع زیر: ـ شروط جمع مذکر سالم. ـ مبحث منقوص. ـ مبحث بدل. ـ مفعولفیه. ـ اسم تفضیل. ـ باب ندبه. ۶.۲ - دوم«همع الهوامع من شرح جمع الجوامع»: در مواضع زیر: ـ در علم شخص که سیوطی آن را به چهار قسمت تقسیم کرده و در قسمت چهارم که اضافه به اسم و کنیه میباشد، به «عبدالله»، «عبدالرحمن»، «ابیبکر» و «ام کلثوم» استشهاد کرده و سپس به این نکته اشاره دارد که شیخ رضی، مثالهای «ابن» و «بنت» مانند «ابن آوی» و «بنت وردان» را به این امثله، اضافه نموده است. ـ باب تقدیم مفعول بر فعل. ـ باب مجرورات. ـ در نعم و بئس و سایر ابواب. ۶.۳ - سوم«خزانة الادب و لب لباب لسان العرب»: این کتاب، بیشترین تأثیر را از اثر حاضر گرفته، بهگونهای که برخی معتقدند این کتاب، در واقع شرح شواهد شعریه کتاب رضی میباشد. ۷ - وضعیت کتابفهرست مطالب هر جلد، در انتهای همان جلد آمده و فهرست آیات قرآنی (به ترتیب قرار گرفتن در قرآن)، احادیث نبوی، کلمات امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهج البلاغه ، شواهد شعری (برحسب قافیه)، اعلام لغویین، نحات، ائمه قرائت و فقها (برحسب شهرت) و نیز فهرست مراجع مورد استفاده مصنف و شارح، در انتهای جلد چهارم آمده است. پاورقیها بیشتر به ذکر منابع و توضیحات بیشتر شارح، اختصاص یافته است. ۸ - پانویس
۹ - منبعنرمافزار ادبيات عرب، مرکز تحقيقات کامپيوتری علوم اسلامی. ردههای این صفحه : کتاب شناسی ادبیات عرب
|